Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . صندوق
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la caja
/kˈaxa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: cajas]
1
صندوق
جعبه
1.Ernesto nos trajo una caja de naranjas de Valencia.
1. "ارنستو" برای ما از والنسیا یک صندوق پرتقال خریدهاست.
کلمات نزدیک
figura
plan
esperar
máquina
grito
sustantivo
resto
capaz
belleza
contener
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان