Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . چت کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
chatear
/tʃˌateˈaɾ/
فعل ناگذر
[گذشته: chateé]
[حال: chateo]
[گذشته: chateé]
[گذشته کامل: chateado]
صرف فعل
1
چت کردن
1.Rodrigo perdió a su novia por dedicar más tiempo a chatear en línea que hablar con ella.
1. "رودریگو" دوستدخترش را از دست داد، زیرا بیشتر برای چت کردن در اینترنت وقت میگذاشت تا صحبت کردن با او.
کلمات نزدیک
calidad
calentamiento global
bar de copas
azar
aumentar
ciudadano
coincidir
colocar
conciencia
contribuir
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان