Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . مطابقت داشتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
coincidir
/kˌoɪnθiðˈiɾ/
فعل ناگذر
[گذشته: coincidí]
[حال: coincido]
[گذشته: coincidí]
[گذشته کامل: coincidido]
صرف فعل
1
مطابقت داشتن
1.Me confunde porque sus palabras no coinciden con sus acciones.
1. من گیج شدم، زیرا حرفهای او با کارهایش مطابقت ندارد.
کلمات نزدیک
ciudadano
chatear
calidad
calentamiento global
bar de copas
colocar
conciencia
contribuir
de bar en bar
decálogo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان