[فعل]

colocar

/kˌolokˈaɾ/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته: coloqué] [حال: coloco] [گذشته: coloqué] [گذشته کامل: colocado]

1 گذاشتن قرار دادن

  • 1.El mesero colocó los vasos sobre la mesa.
    1. پیشخدمت لیوان‌ها را روی میز گذاشت.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان