[اسم]

el cristal

/kɾistˈal/
غیرقابل شمارش مذکر

1 شیشه

  • 1.Esteban es un joven diseñador que trabaja con cristal.
    1. "استبان" یک طراح جوان است که با شیشه کار می‌کند.

2 پنجره شیشه

  • 1.Está lloviendo. Sube el cristal.
    1. دارد باران می‌بارد. شیشه را بده بالا.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان