Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . سروته
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
patas arriba
/pˈatas arˈiβa/
1
سروته
وارونه، زیرورو
1.Después de poner la casa patas arriba tratando de encontrar los anteojos me di cuenta de que los tenía en el bolsillo.
1. بعد از اینکه خانه را برای پیداکردن عینکم زیرورو کردم، فهمیدم که در جیبم بود.
کلمات نزدیک
agente de policía
víctima
huella
comisario
radiofónico
inspector
policía de tráfico
velar
vigilancia
delito
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان