[فعل]

saltar

/saltˈaɾ/
فعل ناگذر
[گذشته: salté] [حال: salto] [گذشته: salté] [گذشته کامل: saltado]

1 پریدن

  • 1.Saltaron desde el tercer piso huyendo del fuego.
    1. آنها از طبقه سوم پریدند تا از آتش فرار کنند.

2 شکستن (قانون) نقض کردن (saltarse)

  • 1.La empresa tuvo muchos problemas después de saltarse algunos reglamentos.
    1. پس از اینکه شرکت چندین قانون را نقض کرد، دچار مشکلات زیادی شد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان