Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . دوست داشتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
querer
/kɛɾˈɛɾ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: quise]
[حال: quiero]
[گذشته: quise]
[گذشته کامل: querido]
صرف فعل
1
دوست داشتن
خواستن
مترادف و متضاد
amar
desear
1.Ella todavía te quiere profundamente.
1. او هنوز عمیقاً تو را دوست دارد.
کلمات نزدیک
quedar
qué pena
precio
pintar
oyente
rato
recoger
salir
saltar
sesión
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان