[صفت]

connu

/kɔny/
قابل مقایسه

1 شناخته‌شده معروف، مشهور

  • 1.Ce restaurant est connu pour son ambiance agréable.
    1. این رستوران برای [به دلیل] محیط دلپذیرش شناخته‌شده است.
  • 2.J'ai vu beaucoup de visages connus à la soirée.
    2. من چهره‌های معروف زیادی در مهمانی دیدم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان