[فعل]

décliner

/deklinˈe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: décliné] [حالت وصفی: déclinant] [فعل کمکی: avoir ]

1 تحلیل رفتن ضعیف شدن

  • 1.Malade dont les forces déclinent chaque jour.
    1. بیماری که هر روز توانش تحلیل می‌رود.

2 رد کردن نپذیرفتن

  • 1.Décliner une invitation
    1. دعوتی را نپذیرفتن

3 زیر بار (چیزی) نرفتن به گردن نگرفتن

  • 1.La direction décline toute responsabilité en cas de perte ou de vol.
    1. در صورت مفقودی یا سرقت، مدیریت زیر بار هیچ مسئولیتی نمی‌رود.

4 بازگو کردن اظهار کردن

  • 1.Décliner ses nom
    1. نام خود را بازگو کردن

5 (دستور زبان) صرف کردن

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان