[اسم]

l'exaspération

/ɛgzaspeʀasjɔ̃/
قابل شمارش مونث

1 خشم عصبانیت، آزار

  • 1.Je comprends l'exaspération de mon collègue.
    1. من عصبانیت همکارم را درک می‌کنم.
  • 2.L'exaspération des manifestants.
    2. خشم اعتصاب‌کنندگان.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان