[فعل]

recenser

/ʀ(ə)sɑ̃se/
فعل گذرا
[گذشته کامل: recensé] [حالت وصفی: recensant] [فعل کمکی: avoir ]

1 سرشماری کردن آمارگیری کردن

  • 1.Il est difficile de recenser les membres de ce groupe.
    1. آمارگیری کردن از اعضای این گروه سخت است.
  • 2.Nous recensons la population tous les 5 ans.
    2. ما هر 5 سال جمعیت را سرشماری می‌کنیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان