خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شدن
[فعل]
أَصْبَحَ
فعل ناگذر
1
شدن
1.أَصْبَحَتِ الحَيَاةُ صَعْبَةً بَعْدَ ذَهَابِهِ.
زندگی بعد از رفتن او سخت شد.
2.أَصْبَحْتُ مُدَرِّساً فِي قَرْيَتِي.
من در روستای خود معلم شدم.
کلمات نزدیک
أثار
ينبوع
استغفر
تناجى
تراحم
أمريكا الوسطى
أمطر
ظاهرة
مفروش
بسط
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان