خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رسانیدن
[فعل]
أَوصَلَ
فعل گذرا
1
رسانیدن
منتهی شدن، رساندن
1.هَذِهِ الطَّرِيقُ الضَّيِّقَةُ تُوصِلُ إِلَى القَرْيَة.
این جاده باریک به روستا منتهی میشود.
2.يُشَاهِدُ أَعْضَاءُ الأُسْرَة فِلْماً رَائِعاً عَنِ الدُّلْفِينِ الَّذِي أَنْقَذَ إِنْسَاناً مِنَ الغَرْقِ؛ وَ أَوصَلَهُ إِلَى الشَّاطِئِ.
اعضای خانواده فیلمی جالب درباره دلفینی را میبینند، که انسانی را از غرقشدن نجات داد و او را به ساحل رساند.
کلمات نزدیک
أنفق
أعلى
أرضع
خرب
اغتنم
تجمع
استغاث
ذاق
تيار
جماعي
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان