1 . نزدیک شدن
[فعل]

اِقْتَرَبَ

فعل ناگذر

1 نزدیک شدن

اِقْتَرَبَ مِنْ
نزدیک شدن به
  • 1. اِقْتَرِبْ مِنِّي وَ لَا تُفَكِّر فِي الأَيَّام المَاضِيَة.
    1. به من نزدیک شوید و به روزهای گذشته فکر نکنید.
  • 2. اِقْتَرَبَتْ سَيَّارُةٌ مِنْهُ وَ صَدَمَتْهُ.
    2. ماشینی به او نزدیک شد و به او برخورد کرد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان