خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گریه
[اسم]
بُكَاء
غیرقابل شمارش
مذکر
1
گریه
گریستن
1.صَوتُ بُكَاءِ الأَطْفَال يُزْعِجُنِي.
صدای گریه کودکان مرا آزار میدهد.
2.هُوَ فَجْأَةً بَدَأَ بِالْبُكُاءِ.
او ناگهان شروع به گریستن کرد.
کلمات نزدیک
أنصح
اقترب
أسوة
إدارة المرور
كتابة
تالي
تصادم
رقد
ستر
صحيفة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان