1 . آشپزی کردن 2 . آشپزی
[فعل]

طَبَخَ

فعل گذرا و ناگذر

1 آشپزی کردن پختن

  • 1.سَأَطْبُخُ طَعَاماً جَدِيداً غَداً.
    فردا یک غذای جدید خواهم پخت.
  • 2.سَأُعَلِّمُكَ لِأَنْ تَسْتَطِيع أَنْ تَطْبَخَ بِسُهُولَة.
    من به شما یاد می‌دهم که بتوانید به‌راحتی آشپزی کنید.
  • 3.مَاذَا تُحِبُّ أَنْ أَطْبَخَ لَكُم اليَوم؟
    امروز دوست دارید چه‌‌چیزی برایتان درست کنم؟
  • 4.مَنْ طَبَخَ هَذَا الطَّعَامَ اللَّذِيذَة لِي؟
    چه‌کسی این غذای خوشمزه را برای من پخته‌است؟
[اسم]

طَبْخ

غیرقابل شمارش مذکر

1 آشپزی پختن، طبخ

  • 1.هُوَ لا يُحِبُّ الطَّبْخ فِي البَيْت.
    او آشپزی در خانه را دوست ندارد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان