خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آشپزی کردن
2 . آشپزی
[فعل]
طَبَخَ
فعل گذرا و ناگذر
1
آشپزی کردن
پختن
1.سَأَطْبُخُ طَعَاماً جَدِيداً غَداً.
فردا یک غذای جدید خواهم پخت.
2.سَأُعَلِّمُكَ لِأَنْ تَسْتَطِيع أَنْ تَطْبَخَ بِسُهُولَة.
من به شما یاد میدهم که بتوانید بهراحتی آشپزی کنید.
3.مَاذَا تُحِبُّ أَنْ أَطْبَخَ لَكُم اليَوم؟
امروز دوست دارید چهچیزی برایتان درست کنم؟
4.مَنْ طَبَخَ هَذَا الطَّعَامَ اللَّذِيذَة لِي؟
چهکسی این غذای خوشمزه را برای من پختهاست؟
[اسم]
طَبْخ
غیرقابل شمارش
مذکر
1
آشپزی
پختن، طبخ
1.هُوَ لا يُحِبُّ الطَّبْخ فِي البَيْت.
او آشپزی در خانه را دوست ندارد.
کلمات نزدیک
أكل
غير
استفاد
امتلك
استراح
سمع
استمع
رأي
نظر
لمس
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان