خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قمار کردن
[فعل]
قَامَرَ
فعل ناگذر
1
قمار کردن
شرطبندی کردن
1.أَنَا رَأَيْتُكَ! أَنْتَ كُنْتَ تُقَامِر.
من دیدمت! تو داشتی قمار میکردی.
2.لِمَاذَا قَامَرْتَ؟
چرا قمار کردی؟
کلمات نزدیک
دافع
احترق
أنقذ
هجر
هذي
حفر
تحدث
غنى
سار
زاد
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان