خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بزرگسالی
2 . بزرگ شدن
3 . تکبیر گفتن
[اسم]
كِبَر
غیرقابل شمارش
مذکر
1
بزرگسالی
1.مَنْ سَأَلَ فِي صِغَرِهِ، أَجَابَ فِي كِبَرِهِ.
هر كه در خردسالى بپرسد، در بزرگسالى پاسخ مىدهد.
[فعل]
كَبُرَ
فعل ناگذر
1
بزرگ شدن
بزرگ بودن
1.كَبُرَتْ خِيَانَةً أَنْ تُحَدِّثَ أَخَاكَ حَدِيثاً، هُوَ لَكَ مُصَدِّقٌ، وَ أَنْتَ لَهُ كَاذِبٌ.
خیانت بزرگی است که به برادرت سخن بگویی، او سخنت را باور کند، در حالی که تو به او دروغ میگویی.
[فعل]
كَبَّرَ
فعل ناگذر
1
تکبیر گفتن
الله اکبر گفتن
1.كَانَ يُكَبِّرُ بِصَوتٍ عَال.
او با صدای بلند تکبیر میگفت.
کلمات نزدیک
ظن
شجع
سكت
حديقة الحيوانات
حاول
مصير
نجاح
نقص
استلم
ترك
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان