خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سرزنش کردن
[فعل]
لَامَ
فعل گذرا
1
سرزنش کردن
ملامت کردن
1.المُدَرِّسَةُ لَامَتْ نَفْسَهَا وَ غَيَّرَتْ طَرِيقَةَ تَدْرِيسِهَا.
خانم معلم، خود را سرزنش کرد و روش تدریسش را تغییر داد.
2.هُوَ لَامَ نَفْسَهُ عَلَى خَطَأِهِ.
او خود را بهخاطر اشتباهش سرزنش کرد.
کلمات نزدیک
كثرة
صوم
زجاجة عطر
رائحة
راقد
مثالي
مزدحم
نشيط
نوم
آلة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان