خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . یافتن
[فعل]
وَجَدَ
فعل گذرا
1
یافتن
پیدا کردن
1.مَاذَا وَجَدْتَ فِي السَّیَّارَة؟
چهچیزی در ماشین پیدا کردی؟
2.مَن طَلَبَ شَيْئاً وَ جَدَّ وَجَدَ.
هر کس چیزی را بخواهد و تلاش کند، مییابد.
3.وَجَدْتُ الضَّالَّةَ.
گمشده را یافتم.
کلمات نزدیک
وضع
أضاء
أطفأ
أتى
فكر
سرق
قتل
سقط
طار
إختار
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان