1 . چاق 2 . چرب 3 . چربی
[صفت]

fett

/fɛt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: fetter] [حالت عالی: fetteste-]

1 چاق تپل

  • 1.Das ist aber eine fette Katze!
    1. این گربه واقعاً تپلی است!
  • 2.Diese Frau ist fett.
    2. این خانم چاق است.

2 چرب پرچربی

  • 1.Das Essen war sehr fett.
    1. غذا خیلی چرب بود.
  • 2.Die Wurst ist mir zu fett.
    2. این سوسیس برای من خیلی چرب است.
[اسم]

das Fett

/fɛt/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Fette] [ملکی: Fett(e)s]

3 چربی

  • 1.Braten Sie das Fleisch in etwas Fett an.
    1. گوشت را در کمی چربی سرخ کنید.
  • 2.Man soll nicht so viel Fett essen.
    2. آدم نباید اینقدر چربی بخورد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان