خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گرفتار شدن
[فعل]
geraten
/ɡəˈʀaːtn̩/
فعل بی قاعده
فعل ناگذر
[گذشته: geriet]
[گذشته: geriet]
[گذشته کامل: geraten]
[فعل کمکی: sein ]
صرف فعل
1
گرفتار شدن
دچار شدن
in etwas (Akk.) geraten
گرفتار [دچار] چیزی شدن
1. Mindestens 5,3 und bis zu 5,7 Millionen sowjetische Soldaten sind in deutsche Gefangenschaft geraten.
1. حداقل 5.3 تا 5.7 میلیون سرباز شوروی گرفتار زندان آلمان شدهاند.
2. Sie sind in eine gefährliche Situation geraten.
2. آنها گرفتار شرایط خطرناکی شدهاند.
تصاویر
کلمات نزدیک
gerannt
geranie
gerammelt
geradezu
geradeaus
geratewohl
geraum
gerben
gerecht
gerechtfertigt
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان