خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . موجودی
[اسم]
das Guthaben
/ˈɡuːtˌhaːbn̩/
قابل شمارش
خنثی
[جمع: Guthaben]
[ملکی: Guthabens]
1
موجودی
اعتبار، دارایی
1.Die Firma investierte einen Teil ihres Guthabens in Wertpapiere.
1. شرکت بخشی از دارایی خود را در اوراق بهادار سرمایه گذاری کرد.
2.Viele Menschen verfügen über keine Guthaben
2. بسیاری از مردم هیچ موجودیای در اختیار ندارند.
تصاویر
کلمات نزدیک
gutenachtkuss
guten tag
guten rutsch!
guten morgen
guten appetit!
gutmütig
gutsbesitzer
gutschein
gutshof
guttun
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان