1 . جوان 2 . تازه
[صفت]

jung

/jʊŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: jünger] [حالت عالی: jüngste-]

1 جوان کم‌سن، کوچک

  • 1.Claudia ist 21. – Was? Noch so jung?
    1. "کلادیا" 21 سالش است. – چی؟ این‌قدر جوان (است)؟
  • 2.Für diesen Film bist du noch zu jung.
    2. برای این فیلم تو هنوز بیش از حد جوانی.
  • 3.Ich bin in unserer Familie die Jüngste.
    3. من در خانواده خودمان کم‌سن‌ترین هستم.
  • 4.Ich habe sehr jung geheiratet.
    4. من خیلی کم‌سن بودم که ازدواج کردم [من در سن کم ازدواج کردم].
  • 5.Mein Bruder ist zehn Jahre jünger als ich.
    5. برادر من ده سال کوچک‌تر از من است.
  • 6.Meine Mutter ist jung geblieben.
    6. مادر من جوان مانده‌است.
  • 7.Sie waren beide sehr jung, als sie heirateten.
    7. آن‌ها هر دو وقتی که ازدواج کردند، خیلی جوان بودند.

2 تازه نو، جدید

  • 1.Drei Mitarbeiter unterstützen die junge Firma.
    1. سه کارمند از شرکت جدید حمایت می‌کنند.
  • 2.Es ist acht Uhr, der Tag ist noch jung.
    2. ساعت هشت است، روز هنوز تازه است [هنوز ابتدای روز است].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان