خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . هفتمین
[صفت]
siebente
/ˈziːbn̩tə/
غیرقابل مقایسه
1
هفتمین
1.Ich sah sechs rote Autos, aber das siebte war blau.
1. من شش ماشین قرمز دیدم اما هفتمین (ماشین) آبی بود.
2.Nach dem siebten erfolglosen Album löste sich die Musikgruppe auf.
2. گروه بعد از هفتمین آلبوم ناموفق منحل شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
sieben
sieb
sie tanzen sehr gut.
sie sind zu klein.
sie sind zu groß.
siebte
siebtel
siebzehn
siebzehnte
siebzig
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان