خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیشتازی
2 . سبقت
[اسم]
der Vorsprung
/ˈfoːɐ̯ˌʃpʁʊŋ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Vorsprünge]
[ملکی: Vorsprung(e)s]
1
پیشتازی
1.Das war eine wissenschaftliche Vorsprung.
1. این یک پیشتازی علمی بود.
2.Die neue Erfindung bedeutet einen großen technologischen Vorsprung.
2. اختراع جدید به معنای یک پیشتازی بزرگ فنآورانه است.
2
سبقت
پیشی
1.Der Sieger hatte einen beträchtlichen Vorsprung gegenüber den anderen Läufern.
1. برنده یک پیشی چشمگیری در مقایسه با دیگر دوندگان داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
vorsprechen
vorspielen
vorspiel
vorspeise
vorspann
vorstadt
vorstand
vorstehen
vorstellbar
vorstellen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان