خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حداقل
[قید]
wenigstens
/ˈveːnɪçstn̩s/
غیرقابل مقایسه
1
حداقل
1.Ich habe keinen Hunger. – Ach, essen Sie wenigstens ein Stück Kuchen.
1. من گرسنه نیستم. - اه، خداقل یک تکه کیک بخورید.
2.Trinkst du wenigstens eine Tasse Tee mit mir?
2. حداقل یک فنجان چای با من می خوری؟
تصاویر
کلمات نزدیک
weniger
wenig
wendung
wendigkeit
wendig
wenn
wenngleich
wer
werbefachfrau
werbefachmann
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان