1 . گرفتار شدن
[فعل]

geraten

/ɡəˈʀaːtn̩/
فعل بی قاعده فعل ناگذر
[گذشته: geriet] [گذشته: geriet] [گذشته کامل: geraten] [فعل کمکی: sein ]

1 گرفتار شدن دچار شدن

in etwas (Akk.) geraten
گرفتار [دچار] چیزی شدن
  • 1. Mindestens 5,3 und bis zu 5,7 Millionen sowjetische Soldaten sind in deutsche Gefangenschaft geraten.
    1. حداقل 5.3 تا 5.7 میلیون سرباز شوروی گرفتار زندان آلمان شده‌اند.
  • 2. Sie sind in eine gefährliche Situation geraten.
    2. آن‌ها گرفتار شرایط خطرناکی شده‌اند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان