1 . پرچین و چروک
[صفت]

wrinkled

/ˈrɪŋkld/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more wrinkled] [حالت عالی: most wrinkled]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پرچین و چروک

معادل ها در دیکشنری فارسی: پرچین چروکیده
  • 1.His face is very wrinkled.
    1. چهره او بسیار پرچین و چروک است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان