Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . لهجهدار
2 . باتکیه (زبانشناسی)
[صفت]
accented
/ˈæksentɪd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more accented]
[حالت عالی: most accented]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
لهجهدار
1.He spoke heavily accented English.
1. او با انگلیسی شدیداً لهجهدار صحبت کرد.
2
باتکیه (زبانشناسی)
تکیهدار
accented vowels/syllables
هجاها/سیلابهای تکیهدار
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
accent rug
accent mark
accent chair
accent
accelerometer
accenting
accentor
accentual
accentual system
accentuate
کلمات نزدیک
accent
accelerator board
accelerator
accelerative
acceleration
accentless
accentual
accentuate
accentuation
accept
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان