خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عملی
2 . قابل تعقیب قانونی
[صفت]
actionable
/ˈækʃənəbl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more actionable]
[حالت عالی: most actionable]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عملی
1.The research is aimed at getting actionable solutions.
1. هدف این تحقیق به دست آوردن راهحلهای عملی است.
2
قابل تعقیب قانونی
قابل ارائه در دادگاه
1.Our lawyer advised us that the breach of contract was actionable.
1. وکیلمان ما را راهنمایی کرد که (آن) تخلف قابل تعقیب قانونی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
action-packed
action replay
action movie
action and reaction
action
actions speak louder than words.
activate
activation
active
active citizen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان