خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نامساعد
[صفت]
adverse
/ædˈvɜrs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: adverser]
[حالت عالی: adversest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نامساعد
ناسازگار، منفی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نامساعد
formal
مترادف و متضاد
harmful
unfavorable
favourable
adverse change/circumstances/weather ... conditions
تغییر/شرایط/آب و هوا و... نامساعد
Adverse weather conditions made it difficult to play the game.
شرایط آب و هوایی نامساعد بازی کردن را مشکل کرده بود.
adverse effect
تاثیر منفی
Lack of money will have an adverse effect on our research program.
کمبود پول تاثیر منفی روی برنامه تحقیقی خواهد داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
adversary
adverbial
adverb
adventurous
adventurism
adverse effect
adversely
adversity
advert
advertise
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان