خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . امر
2 . رابطه نامشروع (جنسی)
3 . رویداد
[اسم]
affair
/əˈfer/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
امر
کار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
امر
financial affairs
امور مالی
financial affairs of the company
امور مالی شرکت
2
رابطه نامشروع (جنسی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رابطه نامشروع
to have an affair (with somebody)
با کسی رابطه داشتن
Do you think he's having an affair with someone?
فکر میکنی که او با کسی رابطه نامشروع (جنسی) دارد؟
a long love affair
یک رابطه نامشروع طولانی
3
رویداد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قضیه
مترادف و متضاد
event
world/international/business affairs
رویدادهای جهانی/بینالمللی/تجاری
an important affair
رویدادی مهم
تصاویر
کلمات نزدیک
affably
affable
affability
afb
afar
affect
affectation
affected
affecting
affection
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان