خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دستور جلسه
[اسم]
agenda
/əˈʤɛndə/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دستور جلسه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دستور جلسه
1.The next item on the agenda is the school budget.
1. مورد بعدی در دستور جلسه، بودجه مدرسه است.
تصاویر
کلمات نزدیک
agency
agelong
ageless
ageing
aged
agent
ageratum
ages
agglomerate
agglomeration
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان