خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آزاد دهنده
[صفت]
agonized
/ˈæɡənaɪzd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more agonized]
[حالت عالی: most agonized]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آزاد دهنده
از سر درد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
محنتبار
1.After five months of agonized debate they signed the treaty.
1. بعد از پنج ماه بحث آزار دهنده آنها عهدنامه را امضا کردند.
2.agonized cries
2. فریاد های از سر درد
تصاویر
کلمات نزدیک
agonize
agonistic
agone
agon
agogo
agonizing
agony
agony aunt
agony column
agoraphobia
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان