خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کیمیاگری
[اسم]
alchemy
/ˈælkəmi/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کیمیاگری
علم کیمیا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کیمیا
1.alchemy and astrology
1. کیمیاگری و ستاره شناسی
2.Alchemy was the forerunner of the modern science of chemistry.
2. علم کیمیاگری پیش در آمدی بر علم نوین شیمی بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
alchemist
alchemical
albumin
albumen
album
alcmene
alcohol
alcoholic
alcoholism
alcoholmeter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان