خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . در امتداد
2 . به پیش
3 . همراه
4 . پیش (رفتن)
[حرف اضافه]
along
/əˈlɑŋ/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
در امتداد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
در امتداد
مترادف و متضاد
across
down
throughout the length of
along the road/river/beach...
در امتداد جاده/رودخانه/ساحل و...
1. a romantic walk along the river
1. یک پیادهروی عاشقانه در امتداد رودخانه
2. along the beach
2. در امتداد ساحل
3. They walked slowly along the road.
3. آنها به آهستگی در امتداد خیابان قدم زدند.
along sides of something
در امتداد اطراف چیزی
Houses had been built along both sides of the river.
خانههایی در امتداد هر دو طرف رودخانه ساخته شده بود.
along the corridor
در امتداد راهرو
You'll find his office just along the corridor.
شما دفتر او را درست در امتداد این راهرو پیدا خواهید کرد.
[قید]
along
/əˈlɑŋ/
غیرقابل مقایسه
2
به پیش
to walk/drive along
به پیش رفتن/رانندگی کردن
1. He pointed out various landmarks as we drove along.
1. همینطور که به پیش میراندیم، او به اماکن دیدنی مختلفی با دست اشاره میکرد.
2. We were just walking along, chatting.
2. ما فقط داشتیم صحبتکنان به پیش میرفتیم.
3
همراه
to come/go/be along
همراه آمدن/رفتن/آمدن
We're going for a swim. Why don't you come along?
ما داریم برای شنا میرویم. چرا همراه ما نمیآیی؟
to take somebody along
کسی را همراه خود بردن
1. I'll be along in a few minutes.
1. من چند دقیقه دیگر همراه شما میآیم.
2. Why don't you take him along with you?
2. چرا او را به همراه خود نمیبری؟
4
پیش (رفتن)
to come/go/get along well/bad/nicely
خوب/بد/به خوبی پیش رفتن
1. After a five-hour operation, Wendy is coming along just fine.
1. بعد از پنج ساعت جراحی، حال "وندی" رو به پیشرفت [بهبودی] است.
2. The book's coming along nicely.
2. کتاب دارد به خوبی پیش میرود.
تصاویر
کلمات نزدیک
alone
aloft
aloe vera
aloe
almshouse
alongside
aloof
aloofness
alopecia
aloud
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان