خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . انباشتن
[فعل]
to amass
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
انباشتن
گرد آوردن، جمعآوری کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گردآوری کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
amaryllis
amaranth
amanuensis
amanda
amalgamation
amassed
amateur
amateur dramatics
amateurish
amative
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان