1 . ضمیمه‌شده 2 . وابسته
[صفت]

attached

/əˈtætʃt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more attached] [حالت عالی: most attached]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ضمیمه‌شده متصل

معادل ها در دیکشنری فارسی: الصاقی متصل
  • 1.Please fill out the attached form.
    1. لطفا فرم ضمیمه‌شده را پر کنید.
the attached tunnels
تونل‌های متصل

2 وابسته دلبسته

معادل ها در دیکشنری فارسی: دلبسته علاقه‌مند
  • 1.We've grown very attached to this house.
    1. ما خیلی به این خانه وابسته شده‌ایم.
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان