خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اوتیسم
[اسم]
autism
/ˈɔːtɪzəm/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اوتیسم
در خود ماندگی
1.When he was a toddler, he was diagnosed as having a relatively mild form of autism.
1. وقتی او خردسال بود، تشخیص دادند که اوتیسم نسبتا خفیفی دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
authorship
authorized
authorize
authorization
authority
autistic
auto
auto body man
auto racing
auto-rickshaw
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان