خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . منتظر بودن
[فعل]
to await
/əˈweɪt/
فعل گذرا
[گذشته: awaited]
[گذشته: awaited]
[گذشته کامل: awaited]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
منتظر بودن
صبر کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
انتظار کشیدن
1.I await your reply to my letter.
1. من منتظر پاسخ شما به نامه ام هستم.
2.Please await further instructions.
2. لطفا منتظر دستور العمل های بعدی باشید.
تصاویر
کلمات نزدیک
avuncular
avulsion
avp
avowed
avowal
awake
awaken
awakener
awakening
award
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان