خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کوله پشتی گردی
[اسم]
backpacking
/ˈbæk.pæk.ɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کوله پشتی گردی
به مسافرت رفتن تنها با یک کوله پشتی
1.I went backpacking when I was a student.
1. وقتی که دانشجو بودم تنها با یک کوله پشتی به مسافرت رفتم.
تصاویر
کلمات نزدیک
backpacker
backpack
backmost
backmarker
backlot
backpedal
backroom
backside
backslash
backslide
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان