1 . وام بانکی
[اسم]

bank loan

/bæŋk loʊn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 وام بانکی

معادل ها در دیکشنری فارسی: وام بانکی
  • 1.Thomas sold off his shares in the company to pay off personal bank loans.
    1. "توماس" سهام‌هایش را در شرکت فروخت تا وام‌های بانکی شخصی‌اش را بپردازد.
تصاویر
  •  تصویر bank loan - دیکشنری انگلیسی بیاموز
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان