خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ورشکسته
[صفت]
bankrupt
/ˈbæŋkrʌpt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more bankrupt]
[حالت عالی: most bankrupt]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ورشکسته
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ورشکسته
ورشکست
مترادف و متضاد
insolvent
1.They went bankrupt in 2009.
1. آنها در سال 2009 ورشکسته شدند.
تصاویر
کلمات نزدیک
bankroll
banknote
banking
banker's hours
banker's draft
bankruptcy
banks
banksia
banned
banner
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان