خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اصول اولیه
[اسم]
basics
/ˈbeɪsɪks/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اصول اولیه
لوازم ضروری (غذا، آب و ...)
1.This course will teach you the basics of digital photography.
1. این دوره (آموزشی)، اصول اولیه عکاسی دیجیتال را به تو می آموزد.
2.You can get all the basics at the local store.
2. می توانی تمام لوازم ضروری را از فروشگاه محلی بگیری [بخری].
تصاویر
کلمات نزدیک
basically
basic unit
basic pay
basic
bashful
basil
basilica
basilisk
basin
basis
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان