Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . بـِشِر (آزمایشگاه)
[اسم]
beaker
/ˈbikər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بـِشِر (آزمایشگاه)
ظرف آزمایشگاه
1.I broke the beaker.
1. من آن بـِشِر را شکستم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
beaked whale
beaked salmon
beaked parsley
beaked
beak
beaker tongs
beakless
beaklike
beam
beam balance
کلمات نزدیک
beak
beagle
beady
beadwork
beadle
beam
bean
bean bag
bean brain
bean counter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان