خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خم شدن
[فعل]
to bend down
/bɛnd daʊn/
فعل ناگذر
[گذشته: bent down]
[گذشته: bent down]
[گذشته کامل: bent down]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
خم شدن
دولا شدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خم شدن
خمیدن
دولا شدن
مترادف و متضاد
bend over
1.She bent down to put on her shoes.
1. او خم شد تا کفش هایش را بپوشد.
تصاویر
کلمات نزدیک
bend
benchmark
bench test
bench
ben
bend over
bend over backwards
bend someone's ear
bender
bending
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان