-
The movie was so boring I fell asleep.
فیلم آنقدر کسالتآور بود که خوابم برد.
کاربرد صفت boring به معنای خستهکننده
صفت boring به معنای خستهکننده به چیزهایی اطلاق میشود که جالب نیستند و باعث میشوند انسان کسل و خسته شود و حوصلهاش سر برود. این صفت هم برای اشیا و هم افراد به کار میرود، ولی صفت bored تنها برای انسانها استفاده میشود.
"a boring man" (مرد کسلکننده)
"a boring book" (یک کتاب خستهکننده)