خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . راننده سربههوا و شیفته سرعت (به ویژه مرد جوان)
[اسم]
boy racer
/bˈɔɪ ɹˈeɪsɚ/
قابل شمارش
1
راننده سربههوا و شیفته سرعت (به ویژه مرد جوان)
راننده خودروی مسابقهای
تصاویر
کلمات نزدیک
boy band
boy
boxing ring
boxing day
boxing
boy scout
boy wonder
boy's school
boyar
boycott
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان